از نوجوانی با هنر و خلاقیت بزرگ شدم؛ نقاشی و موسیقی بخشی از روزمره‌ام بود. حوالی سال ۱۳۶۷ کنجکاوی‌ام درباره ذهن باعث شد سراغ کتاب‌های ماکسول مالتز و کابوک درباره مانیتیزم و خودهیپنوتیزم بروم؛ همان دوران نیز هم‌زمان با چاپ اولین کتاب‌های NLP در سال ۱۳۷۰، کم‌کم فهمیدم دنیای روان‌شناسی و خودشناسی برایم یک علاقه گذرا نیست. از آن زمان هر بار به کتابخانه می‌رفتم، چشمم خودش دنبال عنوان‌های مربوط به توسعه فردی می‌گشت.

به احترام علاقه پدرم دیپلم ریاضی‌فیزیک گرفتم، اما مسیر اصلی‌ام همیشه هنر و روان‌شناسی بود. بعد از کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، کارشناسی ارشد «ارتباط تصویری» را در دانشگاه تهران با نمره عالی تمام کردم و بیش از سه دهه در حوزه خلاقیت، طراحی و مدیریت هنری کار کردم؛ اما در تمام این سال‌ها یک پرسش در ذهنم پررنگ‌تر و پررنگ‌تر می‌شد: چرا ما بعضی رفتارها را تکرار می‌کنیم و از بعضی رفتارها اجتناب؟ همین کنجکاوی، مرا به مطالعه عمیق‌تر و شرکت در سمینارهای یونگ و دوره‌های بنیاد فرهنگ زندگی کشاند.

از نوجوانی با هنر و خلاقیت بزرگ شدم؛ نقاشی و موسیقی بخشی از روزمره‌ام بود. حوالی سال ۱۳۶۷ کنجکاوی‌ام درباره ذهن باعث شد سراغ کتاب‌های ماکسول مالتز و کابوک درباره مانیتیزم و خودهیپنوتیزم بروم؛ همان دوران نیز هم‌زمان با چاپ اولین کتاب‌های NLP در سال ۱۳۷۰، کم‌کم فهمیدم دنیای روان‌شناسی و خودشناسی برایم یک علاقه گذرا نیست. از آن زمان هر بار به کتابخانه می‌رفتم، چشمم خودش دنبال عنوان‌های مربوط به توسعه فردی می‌گشت.

به احترام علاقه پدرم دیپلم ریاضی‌فیزیک گرفتم، اما مسیر اصلی‌ام همیشه هنر و روان‌شناسی بود. بعد از کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، کارشناسی ارشد «ارتباط تصویری» را در دانشگاه تهران با نمره عالی تمام کردم و بیش از سه دهه در حوزه خلاقیت، طراحی و مدیریت هنری کار کردم؛ اما در تمام این سال‌ها یک پرسش در ذهنم پررنگ‌تر و پررنگ‌تر می‌شد: چرا ما بعضی رفتارها را تکرار می‌کنیم و از بعضی رفتارها اجتناب؟ همین کنجکاوی، مرا به مطالعه عمیق‌تر و شرکت در سمینارهای یونگ و دوره‌های بنیاد فرهنگ زندگی کشاند.

نقطه عطف زمانی بود که با کنار گذاشتن تابوهای قدیمی، وارد مسیر مشاوره و روانکاوی شدم. تأثیر آن تجربه روی کیفیت زندگی و روابطم آن‌قدر عمیق بود که عملاً نگاه من به رشد شخصی را متحول کرد. شاید مثل خیلی‌ها دیر فهمیدم که کمک گرفتن از یک متخصص چقدر می‌تواند زندگی را تغییر دهد؛ درست مثل زمانی که با کمک یک مربی بدنسازی توانستم چهار سال متوالی و بدون وقفه تمرین کنم.

سه سال است که به‌صورت منظم کوچ و مشاور دارم و امروز مطمئنم هیچ‌کدام از رشدها، پیشرفت‌ها و تصمیم‌های مهم زندگی‌ام بدون این همراهی ممکن نبود. همین تجربه‌ها باعث شد مسیر حرفه‌ای خودم را هم با دنیای کوچینگ گره بزنم تا بتوانم به دیگران همان چیزی را ارائه کنم که خودم از آن عمیقاً بهره برده‌ام.

خلاصه اینکه اگر قرار بود دوباره به دنیا بیایم، خیلی زودتر از این‌ها از ابزارهای خودشناسی و کوچینگ استفاده می‌کردم.